موج کره اي درسرزمين پارسي

نويسنده:محبوبه افتخاري




ما ايراني ها اصولاً اهل تب کردن هستيم براي تب کردن هم نياز به اتفاق عجيب و غريبي نداريم .گاهي هوس مي کنيم براي ديدن يک فيلم تب کنيم گاهي براي خواندن يک کتاب گاهي تب ديدن يک سريال خواب و خوراکمان را مي گيرد و گاهي با تب علاقه مندي به يک بازيگرشب و روزمان را باهم قاتي مي کنيم.حالا هم مدتي است که تصميم گرفته ايم بعد ازتب کردن براي سريالهاي خودي مثل نرگس و شب هاي برره براي کره اي ها تب کنيم آن هم چه تبي؛تبي که از يک سال پيش با پخش يک روز درهفته سريال افسانه جومونگ آرام آرام شروع شد. روزهاي عيد نوروز با پخش شبانه سريال از 40 درجه هم بالاتر رفت واين روزها اگر با معيارهاي پزشکي حساب کنيم به تشنج نزديک شده؛ تب آقاي جومونگ و خانم سوسانو و خاندانشان آن قدر بالا رفته که دراين يک سال تقريباً هرچندماه يکبار يک خبرعجيب از تاثيرتب جومونگ بيني به گوشمان رسيده تبي که زندگي بعضي ها راحسابي بالا و پايين کرده ؛اين نمونه ها فقط چند مورد از برخوردهاي ما تب کرده ها در برابر جومونگ است باقي نمونه ها
را مطمئناً خودتان مي توانيد در برخوردهاي دوستان و آشنايان و فاميل جومونگ بينتان پيدا کنيد.

کاريا جومونگ ؛مساله اين است ؟

تب پيگيري افسانه جومونگ تهران و شهرستان نمي شناسد. فرقي هم نمي کند که بيننده محترم زمان پخش سريال مشغول کاراست يا استراحت چيزي که مهم است فقط و فقط ديدن جومونگ است و بس پس طبق اين قانون يک کارگرحراست پايانه هاي نفتي خارک هم حق دارد براي ديدن جومونگ به صورت قاچاقي يک تلويزيون 14 اينچ به پست نگهباني اش ببرد تا ديدن حتي يک قسمت از سريال را هم از دست ندهد اولين خبر عجيبي که پيرامون سريال جومونگ پخش شد خبراخراج همين کارگر به خاطر ديدن سريال در زمان نگهباني اش بود البته برخلاف خبرخبرگزاري ها پيگيري هاي ما به اين نتيجه رسيده که کارگر مورد نظراخراج نشده ؛بلکه به خاطر آوردن تلويزيون به محل کارش که کاري ممنوع بوده تنبيه شده و پست کاري اش تغيير کرده با اين اتفاق احتمالاً مديران شرکت هاي بزرگ بايد تصميم بگيرند در کنار ساعت شام و ناهار و استراحت ساعتي را هم براي جومونگ بيني در نظر بگيريد .

سوسانو،من مردم

به جزجناب جومونگ، سوسانو هم باعث پيدايش تب خانمان سوزي شده آن قدر که مساله ديگر فقط ديدن سريال نيست. دومين خبر حول و حوش اين افسانه کره اي داغ دردناکتراز خبراول نبود «يک جوان ياسوجي به خاطرعلاقه به سوسانو هنرپيشه زن سريال جومونگ و مخالفت پدرش براي ازدواج با اين زن اقدام به خودکشي کرد »البته با تلاش پزشکان اين عشق ناکام ختم به خيرشد و جوان ياسوجي زنده ماند و دربيمارستان بستري شد. گرچه بعد از انتشاراين خبردر روزنامه ها دادستان ياسوج اين خبرراتکذيب کرد.

ختم را بي خيال

ازحضور جومونگ کنار سفره سال تحويل با پخش مصاحبه با بازيگر سوسانو از شبکه 3 که بگذريم در روزهاي سال نو آنهايي که حوالي ساعت 8:30 شب به عيد ديدني مي رفتند. اصلاً برايشان عجيب نبود که حال و احوالپرسي و صحبت هاي رايج عيد ديدني را کنار بگذارند و کنار آجيل و ميوه خوردن جومونگ ببينند.اين پديده آنقدر طبيعي بود که ديدن شبانه جومونگ يا تکرارش در بعدازظهر روز بعد يا ديدن هردوي اينها به اندازه آجيل و ميوه غير قابل حذف بود با اين حساب خبراينکه ديدن جومونگ يک مراسم ختم رابه هم ريخته طبيعي است اينکه در يک خانواده تهراني که پدربزرگشان تازه مرحوم شده وقتي ساعت ختم با ساعت پخش سريال همزمان مي شود و وقتي سخنران مجلس ختم تاخير مي کند تلويزيون را روشن کنند و همگي با لباس هاي سياه و دستمال کاغذي به دست و چشم هاي اشک آلود جومونگ ببينند و حتي وقتي سخنران ازراه مي رسد و مراسم عزاداري شروع مي شود فقط به کم کردن صداي تلويزيون رضايت دهند.

تو که منو کشتي

هرچه تب ديدن جومونگ بالاتر مي رود قرباني ها و مساله هاي پيرامون جومونگ بيني هم خفن تر مي شود آن قدر که جومونگ را به يک قاتل و متهم به قتل غير عمد تبديل مي کند کودک چهارساله اي که به علت تعجيل اعضاي خانواده اش براي تماشاي سريال جومونگ دربيرون شهر به فراموشي سپرده شده بود در تنهايي و تاريکي شب جان خود رااز دست داد به گزارش گروه اجتماعي آفتاب، دو خانواده که براي تفريح به اطراف آباده فارس رفته بودند. عصر نزديکي هاي پخش سريال جومونگ با عجله بند و بساط را جمع مي کنند و برمي گردند بعد از اينکه خوب سريال را ديدند. بعد تازه ياد دختر کوچولويشان مي افتند يکي از خانواده ها با خانواده ديگر تماس مي گيرد و مي گويد که تصميم دارند براي برگرداندن دخترکشان به منزل آنها بروند.اما خانواده ديگر مات مي زند. مگرخودتان او رانياورده ايد.آخر سردوزاري شان مي افتد که دختر بچه چهارساله را از هول نرسيدن به پخش سريال جومونگ در بيابان جا گذاشته اند. بعد ازکلي گشتن دخترراپشت يک تخته سنگ درحالي که به خود پيچيده شده و از ترس مرده بود پيدا مي کنند. گرچه خانواده کودک بعد ازانتشارخبردليل حادثه را تکذيب کردند. اما مرگ دختر که غير قابل تکذيب است.

اسمي من جومونگس

گاهي هم آدم ازاين همه شهرت جومونگ دلش حسابي مي گيرد و ديگراين همه تبعيض را تاب نمي آورد و تصميم مي گيرد اسمش را به جومونگ تغييردهد .نمونه اش دراصفهان که کارمندهاي دادگستري با درخواست عجيبي روبه رو شدند مردي خواستارتغييرنامش به جومونگ شده بود اين مرد ميانسال که متاهل وداراي چند فرزند بوده علاقه زيادي به سريال هاي تلويزيوني به خصوص افسانه جومونگ داشته و پايش را توي يک کفش کرده بود که الا و بالله اسمم راعوض کنيد .البته انگار باراول نبوده که استاد اينجور درخواست داده او چند سال قبل هم همزمان با پخش سريال روزي روزگاري مي خواسته اسمش رامرادبيگ بگذارد .بچه هاي دادگستري و ثبت احوال هم هرچقدر زور زده اند که طرف را ازخرشيطان پياده کنند هيچ فايده نکرده و استاد سرحرفش مانده است.

هالييو عليه هاليوود

سال 1999 بود که روزنامه نگارهاي چيني با ذوق زدگي خبرازفراگيرشدن يک موج جديد دربازارجهاني فرهنگ دادند. اسم اين موج، موج کره اي بود موج يا تب کره اي البته پنج سالي بعد ازاين پيش بيني و درسال 2004 و با سريالهاي سونات زمستان قصه هاي پاييزي و جواهري درقصرعالم گير شد. و حجم صادرات فرهنگي کره جنوبي رااز 0/88 ميليارد دلار درسال 2003 به 16/4 ميليارد دلار در2004 رساند (اين رقم وقتي معنا پيدا مي کند که بدانيم در همان سال بودجه عمومي 140 کشور جهان زير 10 ميليارد دلاربوده و هاليوود 509 ميليارد دلار درآمد داشته )
موج محصولات فرهنگي کره اي که البته با حمايت دو کمپاني بزرگ محصولات ديجيتال دنيا يعني LG و سامسونگ همراه بود خيلي زود توانست به سرتاسر دنيا راه پيداکند به طوري که الان قاره آمريکا ايالات متحده مکزيک وآرژانتين دچارتب کره اي هستند .دراروپا، مجارستاني ها نروژي ها و روس ها مشتري سريال هاي کره اي هستند در آفريقا مصري ها گرفتاراين موج هستند در آسيا ،هند، خاورميانه، آسياي مرکزي ايران و ترکيه در معرض فرهنگ کره اي ها هستند و به تازگي نمايش سريالهاي کره اي در بريتانيا و استراليا هم آغاز شده و دراين کشورها هم اقبال به زبان کره اي آشپزي کره اي و هانبوک زياد شده است. صنعت سينماي کره که «هالييو» نام دارد درابتداي دهه 1990 به شکل امروزي اش درآمد و بعد از مدتي آزمايش و خطا راه خودرا پيدا کرد و دست به توليد انبوه سريالهايي زد که همگي داراي عناصرمشترک و مشابهي هستند.اين عناصرمشترک عبارتند از تم ملودرام درداستان داشتن آموزه هاي کنفوسيوسي (سختکوشي تعهد به جمع و اصلاح جامعه براي اصلاح فرد)پرداختن به تاريخ کره ودوري کردن ازفرهنگ مولفه هاي غربي اين صنعت سينمايي جوي رادر کره جنوبي به وجود آورده که جامعه شناس ها به آن ناسيوناليسم فرهنگي مي گويند. اين ماجرا تاثيرات سياسي هم داشت طوري که وقت رهبران دوکره بعد از 40 سال باهم ملاقات کردند .رئيس جمهور کره جنوبي يک مجموعه DVD کامل جواهري در قصر به کيم ايل سونگ رهبر کره شمالي هديه کرد. موج کره اي البته محدود به سينما و سريال نيست و خوانندگان کره اي مثل سون و رين هم دراين سالها محبوبيت و مخاطباني در دنيا پيدا کرده اند گسترش موج کره اي هم مثل موج محصولات فرهنگي غرب باعث مخالفت هايي هم شده در ژاپن آمريکا و تايوان جمعيت هايي به فعاليت عليه تب کره اي مشغول هستند با اين حال از سال 2004 در 12 کشور دنيا فستيوال سالانه «هالييو »برگزار مي شود و به نظر نمي رسد يانگوم و بقيه به اين زودي ها کم بياورند .
منبع:نشريه همشهري جوان,شماره 225